گرد و غبارهايی که در منظومه شمسی و در فضای سيارات پراکنده هستند دچار تغيير و تحول بسياری مي شوند . بخشی از آنها به صورت شهاب ها به حيات خود پايان می دهند اما بسياری از اين ذرات در صفحه منظومه شمسی پخش می شوند.ذراتی که بسيار کوچک هستند يعنی ابعادی کمتر از ميکرومتر دارند توسط تابش خورشيدی به خارج فضای سيارات هل داده می شوند.

ذرات بزرگتر نيز به تدريج در يک حرکت مارپيچ به داخل خورشيد کشيده می شوند . مطالعات انجام شده نشان می دهد که چگالی اين ذرات در فضای سيارات کم است که بيشترين مقدار آن در صفحه مدار زمين (دايره البروج ) و در فاصله سياره زهره و مشتری قرار دارند. ابعاد اين گرد و غبارها در حدود چند ميکرومتر است . بنابراين می تواند نور خورشيد را پراکنده کند و ناظر زمينی آن را به صورت نوار ضعيفی از نور در امتداد صورفلکی منطقه البروجی مشاهده می کند که به اين نور ضعيف اصطلاحاﱟ نور منطقه البروجی گفته می شود. گفتن اينکه اولين بار چه کسی اين نور را مشاهده کرده است کار مشکلی است. در قرن اول ميلادی سنکا ، نويسنده رومی ، اين نور را به « آتش های پراکنده » تشبيه کرده است . ارسطو اعتقاد داشت که نورمنطقه البروجی حاصل فورانات درونی زمين مانند آتشفشان ها است که وقتی به آسمان می رسند باعث به وجود آمدن پديده های مه آلودی مانند دنباله دارها ، نوار راه شيری و نور منطقه البروجی می شوند. در قرن هجدهم ، فيلسوف معروف « امانوئل کانت » اين نور را مربوط به خورشيد و بخارات اطراف آن دانست .

نور منطقه البروجی را می توان در آسمانی تاريک بعد از شفق در سمت غرب و يا قبل از فلق ( روشنايی صبحگاهی ) در سمت شرق مشاهده نمود. معمولاﱟ شکل ظاهری آن به « گوه » تشبيه می شود که پايه درخشانتر آن در افق شرق قرار دارد.


عکس رو در نزدیکی شهر سپیدان در استان فارس گرفتم.

و این هم یک عکس زیبا تر این پدیده از دوست خوبم امیر حسین ابوالفتح