یلدا

تعیین زمان نوروز و یلدا بر مبنای تصوری صورت می گیرد که ما از وضعیت زمین و آسمان داریم. اخترشناسان برای اینکه توان نقشه برداری از ستاره های آسمان و تعیین سیستم مختصاتی از آن را داشته باشند از مفهومی به نام کره آسمان استفاده می کنند .

علاوه بر ستاره ها ماه، خورشید، سیارات و همه اجرام دیگر سماوی را نیز بر این کره تصویر می شوند. برای اینکه این تصویر کارآمدتر شود برخی از نقاط و خطوط مرجعی که برروی زمین وجود دارد بر روی این پوسته نیز  رسم می شود. قطبین شمال و جنوب با نام قطبین شمال و جنوب سماوی و خط استوا با نام استوای سماوی اصلی ترین خطوط و نقاط مرجعی هستند که برروی این کره تعیین می شوند اما خط مهم دیگری نیز برروی این کره رسم می شود که مبدا مختصات بعد سماوی (معادل طول جغرافیایی روی زمین ) را مشخص می کند . این خط مسیر حزکت ظاهری سالانه خورشید به دور زمین و از میان ستاره های آسمان است. خورشید در مدت یک سال (و به دلیل حرکت مداری زمین به دور خورشید) مسیری مشخص را در میان ستاره ها و صور فلکی آسمان طی می کند این خط فرضی به خط دایره البروج معروف است

علاوه بر خورشید ،ماه  و دیگر سیارات نیز در نواری در اطراف این خط در زمینه آسمان جابجا می شوند که به منطقه البروج معروف است. این مسیر ظاهری خورشید به دور زمین دایره ای را روی کره سماوی رسم می کند که 5/23 درجه با استوای سماوی فاصله دارد و نیمی از مسیر آن زیر استوا و نیمی از آن بالای آن قرار دارد. بدین ترتین 4 منطقه مشخص بر مبنای این مسیر مسخص می شود در دو نقطه دایره البروج خط استوا را قطع می کند. این دو نقطه به نام نقاط اعتدالین معروف است .

نقطه اعتدال بهاری زمانی است که پس از آن خورشید شروع به ارتفا ع گرفتن نسبت به استوا می کند و اعتدال پاییزی زمانی است که پس از آن خورشید در مسیر خود بر دایره البروح یه زیر استوا می رود.

نوروز ایرانی که آغاز سال هم به شمار می رود زمانی جشن گرفته می شود که خورشید به نقطه اعتدال بهاری یا اول حمل برسد و تعادل روز و شب برقرار شود. این نقطه مبدا مختصات بعد سماوی در سیستمهای ثبت و نقشه برداری آسمان نیز به شمار می رود. 

اما در کنار 2 اعتدال، دو نقطه دیگر نیز در این سیستم وجود دارند که به انقلابین معروفند. انقلاب تابستانی زمانی است که خورشید به بیشترین زاویه و فاصله خود از استوا در سمت شمال برسد . در این هنگام که آغاز فصل تابستان است طولانی ترین روز اتفاق می افتد و کوتاهترین شب سال (در نیمکره شمالی) تجربه می شود. نقطه مقابل، انقلاب زمستانی است. زمانی که خورشید به این نقطه می رسد بیشترین فاصله منفی با استوا را دارد و بدین ترتیب برای ساکنان نیمکره شمالی زمین ، خورشید کمترین ارتفاع را از افق دارد و به همین دلیل طول روز کوتاهتر از هر زمان دیگری است و در این شب (یلدا) ما طولانی ترین شب سال را تجربه می کنیم.

یلداتون مبارک!

برگرفته از:  pnazemi.persianblog.ir

 

انواع انفجارها

انفجار بر حسب مقدار انرژی آزاد شده در آن اندازه گیری می شود و واحد آن ارگ است.یک ارگ مقدار بسیار کمی از انرژی و تقریبا برابر با انرژی است که یک حشره هنگام بالا رفتن از ارتفاعی به ضخامت یک ورق کاغذ مصرف می کند.

انفجار تی ان تی:در انفجار یک تنTNT ، 16^10×4 ارگ انرژی آزاد می شود.در یک بمب اتمی 20 کیلویی،21^10 ارگ انرژی آزاد می شود.

انفجار آتشفشانها:آنرژی آزاد شده از آنها(مثلا در آتشفشان سورتسی در جزیره سواحل ایسلند)،حدود 25^10 ارگ در ثانیه است.

انفجار در ستارگان:مثل شراره های خورشیدی(که در آن ذرات هسته ای و امواج پر انرژی نورانی و رادیویی گسیل می شود).انرژی آزاد شده از آن حدود 31^10 ارگ است.

انفجار در ماده ستاره(نواختری):این انفجار،نواختر نام دارد(باعث پراکندگی لایه های بیرونی ستاره شده و درخشندگی آنرا 1000برابر میکند).این انفجارها حدود یکصد میلیون میلیون برابر(14^10برابر)قدرتمند تر از شراره ی خورشیدی است.یعنی حدود 45^10 ارگ.

انفجار ابرنواختر:انفجاریست که تمام جرم ستاره را در بر میگیرد.انرژی تولید شده در آن حدود ده هزار برابر نواختر است.یعنی 49^10 ارگ.

انفجار ابر ابر نواختری:این انفجار می تواند تقریبا معادل یک میلیون خورشید،ماده از خود پرتاب کند که می تواند بخشی از یک کهکشان را از هم بپاشد.حدود 100هزار برابر ابرنواختر یعنی 54^10 ارگ انرژی دارد.

کهکشانهای انفجاری:مقدار انرژی آزاد شده توسط یک کهکشان رادیویی پرقدرت حدود 10میلیون برابر ابرابر نواختر است.یعنی حدود 61^10 ارگ.

 

انواع کهکشانهای انفجاری:

کهکشانهای رادیویی- کوازارها

* کهکشانهای رادیویی:تابشهای بسیار قوی در طول موجهای رادیویی نشان می دهند.از سویی به کهکشانهای عادی که ویژگیهای اپتیکی دارند شباهت دارند.

بیشتر کهکشانهای رادیویی که از اجرام اپتیکی تمیز داده شده اند، ظاهری نامنظم و گسیخته دارند.هسته آنها درخشان است و اغلب مقادیر زیادی از گاز و غبار به شکل نامنظم و پراکنده در آنها دیده می شود.

* کوازارها(اخترنما-اختروش-ستاره وش): درابتدا طیف این اجرام بسیار غریب می نمود چرا که خطوط مشاهده شده مربوط به هیچ اتم یون ویا مولکولی نبودند تا اینکه ستاره شناسی به نام Maarten Schmidt  در سال 1963 کشف کرد که درخشانترین خطوط نشری در طیف اخترنماها به خطوط نشری هیدروژن اتمی عادی تعلق دارد منتها با انتقال به سرخ طیفی فوق العاده زیاد(چهار خط در طیف27G3 کشف کرد که به شکل همان خطوط هیدروژن بودند ولی مکان عجیبی در طیف داشتند کهنشان می داد با سرعت 4500 از ما دور میشد)

این انتقال به سرخ زیاد نشان دهنده دور شدن این اجرام با سرعت بسیار زیاد می باشد. طبق قانون هابل سرعت این اجرام نشان دهنده فاصله بسیار زیادشان نیز می باشد. .فاصله دورترین اخترنماها به 14 تا 15 میلیارد سال نوری می رسد.اخترنماها برای قابل مشاهده بودن از چنین فواصلی باید خیلی نورانی باشند حتی نورانی تر از یک کهکشان درخشنده.روشنایی یا درخشندگی اخترنماها در محدوده ی 10 تا 10000 برابر  کهکشان راه شیری می رسد.حتی کم فروغ ترین اخترنماها به درخشندگی پرفروغترین کهکشانهای سیفرت و  کهکشانهای رادیویی مجاور کهکشان راه شیری هستند.نور اخترنماها دارای تغییراتی نیز می باشد که این نشان دهنده کوچک بودن اخترنماها حتی در حد یک هفته نوری یا 1200واحد نجومی است.

بیشتر کوازارها ولی نه همه آنها،امواج رادیویی گسیل می کنند و تعداد اندکی ،پرتوهای سرخ و فرا بنفش و اشعه ایکس نیز منتشر می کنند.

درکوازارها بطور قابل ملاحظه ای گازهای یونیده وجود دارد که طیف آنها نشان دهنده دمای بسیار زیاد آنهاست.این موضوع بیان می کند که اولا گازهای موجود ، با سرعت بالا و گلوله مانند ازین اجرام خارج میشوند.دوما،دمای آنها بسیار زیاد است.

 

اما دلیل انرژی بسیار زیاد کوازارها چیست؟

پاسخ های احتمالی:

1.تغییر مکان سرخ آنها،معلول گرانش سطحی ست(طول موجهای نور گسیل شده از ستارگانی که گرانش سطحی آنها بسیار زیاد است، به سمت انتهای طیف سرخ تغییر مکان پیدا می کنند).در اینصورت اخترنماها از آنچه قبلا محاسبه شده بود،به ما نزدیکترند و مقادیر درخشندگی مرئی و رادیویی آنها بسیار کمتر است.

#مطالعات نظری،این پاسخ را تایید نمی کند.

 

2.پادماده:این انرژی محصول برخورد ابری از ماده معمولی با ابری از پاد ماده است.پاد ماده متشکل از ذراتی است که بار آنها مخالف بار ذرات عادی است(مثل پوزیترون و الکترون یا پروتون و پادپروتون).هنگام برخورد ماده و پاد ماده، همدیگر را نابود می کنند و انرژی عظیمی آزاد می کنند.

#به نظر مخالفان،هنگامیکه دوابر غبار متشکل از ماده و ضدماده به هم نزدیک می شوند،برخورد و نابودی چند اتم در وهله اول،ناحیه برخورد را چنان آشفته می سازد که ممکن است ابرها را از هم دور سازد و در نتیجه برخورد شدیدی رخ ندهد!

 

3.انقباض گرانشی:انرژی از انقباض گرانشی اَبَرستارگان حاصل شود.جرم هر اَبَرستاره میلیونها برابر جرم یک ستاره معمولی است و در جریان انقباض گرانشی،مقادیر عظیمی انرژی آزاد می شود.

 

4.فروریزش گاز (یا رمبش گرانشی ماده) بر روی سیاهچاله:به عقیده بسیاری از اخترشناسان تنها طریق تولید انرژی در این مقیاس زیاد، فروریزش جسمی با میلیونها و شاید میلیاردها برابر جرم خورشید در مرکز کهکشان است.دراینصورت مواد بیرون سیاهچاله، پیوسته به درون آن سقوط  خواهند کرد و درست قبل از ناپدید شدن در اطراف آن، باعث گسیلهای تابش نورانی خواهند شد.نور گسیل شده می تواند مواد بیرون  از شعاع بحرانی سیاهچاله را به شدت پس زند و کهکشان با هسته ای ظاهرا در حال انفجار دیده شود.شواهد زیدی نشان می دهند که کوازارها هسته کهکشانهای فعال هستند.در تصویر برداریهای دقیق، هاله ای اطراف برخی از کوازارها دیده شده که ناشی از برهم کنش و بلعیدن ستاره اطراف است.این برهم کنشها در بسیاری از اخترنماها باعث بوجود آمدن فواره های گازی(جت) می شو(چون مصرف گاز اخترنماها صدها برابر جرم خورشید است،عمر آنها باید کم باشد).

تاکنون یکصدهزار اخترنما شناسایی شده اند.

گفتنی ست اختروشهای دوتایی و حتی سه تایی نیز تاکنون مشاهده شده اند.این موارد احتمالا از برخوردهای کهکشانی شکل گرفته اند.

 

تهیه و گردآوری:مطهره ابراهیمی

منابع:

نجوم به زبان ساده(مایردگانی)

ساختار ستارگان و کهکشانها(پاول هاچ)

Parssky.com

Haftaseman.ir

Golestantalk.com

 

 

کسوف

کسوف(خورشید گرفتگی)

در گرفتگی خورشید یا کسوف،کره ماه از جلوی خورشید عبور می کند و در نتیجه مانع رسیدن بخشی از پرتوهای آن به زمین می شود.

خورشيد گرفتگي، کسوف يا خورگرفت، وضعيتي است که کره ماه در ميان زمين و خورشيد قرار گرفته و خورشيد را از ديد ناظر زميني پنهان مي سازد. خورشيد گرفتگي ممکن است کامل و يا جزئي باشد. کسوف تنها در آغاز ماه نو و هنگامي حاصل مي شود که ماه نزديک يکي از دو گره مدارش باشد. ناظري که بر زمين قرار دارد، در هنگام خورشيدگرفتگي، قرص ماه را بر زمينه خورشيد مي بيند.

 اگر سايه ماه تمام قرص خورشيد را بپوشاند کسوف کلي است، و اگر تنها قسمتي از سطح خورشيد در تاريکي بماند کسوف جزئي است. چون فاصله ماه تا زمين متغيير است، بزرگي ظاهري آن، گاه چندان نيست که بتواند تمام قرص خورشيد را بپوشاند، در اينصورت ممکن است تنها قسمت مرکزي قرص خورشيد را بپوشاند، و حلقه اي نوراني بر گرداگرد خورشيد مرئي باشد. اين نوع کسوف را «کسوف حلقوي» مي نامند(زمانی رخ می دهد که ماه در دورترین فاصله نسبت به زمین واقع شده باشد).

«خورشيد گرفتگي» جزئي از همه نقاطي از زمين که در نيم سايه ماه واقع شده اند قابل مشاهده است. کسوف هاي کلي و حلقوي تنها در نقاطي قابل مشاهده است که در سايه ماه واقع شده باشند. کسوف هاي کلي از جالب ترين پديده هاي آسماني قابل مشاهده با چشم غيرمسلح است.

به محض آنکه تمام قرص خورشيد در سايه ماه پنهان شد، آسمان چنان تاريک مي شود که ستارگان آسمان را مي توان ديد و تاج و زبانه هاي خورشيد، که معمولا بعلت درخشندگي زياد خورشيد قابل مشاهده نيست، مرئي مي شود. حد اعلاي مدت کسوف 7دقيقه است، ولي مدت اغلب کسوف ها از اين مقدار کمتر است.

البته خورشید گرفتگی جزیی می تواند تا چند ساعت به طول انجامد و از سطح وسیعتری از زمین نیز قابل مشاهده باشد.

هرساله دست کم دو خورشید گرفتگی در بعضی از مکان های زمین دیده می شود.

اطلاعات حاصل از کسوف کلي بسيار مهم است و آن نظريه «جرم داشتن نور» است که اگر نور از کنار جرم بزرگي مانند خورشيد عبور کند منحرف مي شود.

                      .....................................................................................

زمان:جمعه 11 مرداد 1387

 

نوع کسوف(که می تواند به چهار شکل کلی، حلقوی، کلی-حلقوی و جزی باشد):خورشید گرفتگی كلي

 

شماره ی کسوف(كه در جداول ساروسي به رتبه‌ي گرفت فوق در جدول اشاره شده است. ساروس‌ها به طور متوسط ۷۰ تا اندكي بالاتر از ۸۰ گرفت را در خود جاي مي‌دهند. لذا به راحتي مي‌توان با استفاده از اين شماره‌ها به عمر ساروس مورد نظر پي برد) : 47

 

ساروس(ساروس دوره اي است به مدت 223ماه قمري، که دوره تکرار گرفت هاي مشابه است. به حساب کنوني اين مدت مطابق است با 18سال شمسي و 11روز و يک سوم روز(10روز و يک سوم روز، اگر در اين فاصله 5سال کبيسه باشد). بعنوان مثال کسوف 10ژوئيه 1972 نماينده بازگشت کسوف 30ژوئن1954 است. اين دو کسوف هر دو کلي و مدت آنها تقريبا مساوي است. «ساروس» را بابلي هاي قديم در نتيجه رصدهاي خود کشف کرده بودند و منجمين قديم براي پيشگويي «گرفت» ها از آن استفاده مي کردند):  126

 

درصد گرفتگی (به ميزان پوشش قطر خورشيد توسط قطر ماه گفته مي‌شود. در مخروط سايه اگر درصد گرفت بالاتر از ۱۰۰ باشد گرفت كلي، اگر مساوي ۱۰۰ باشد گرفت كلي- حلقوي و اگر پايين‌تر از ۱۰۰ باشد گرفت جزئي خواهد بود)  : 944/103 %

 

بیشینه ی کسوف(كه در مركز كسوف بر روي زمين رخ مي‌دهد. در زمان بيشينه سايه‌ي ماه كندترين سرعت را دارد و قطر زاويه‌اي ماه به بيشترين حد مي‌رسد) : 02 دقيقه و 27 ثانيه

 

مناطقی که در آنها گرفت رخ می دهد: شمال شرقي آمريكاي شمالي ، اروپا و آسيا

 

كلي: شمال كانادا ، گروئنلند ، سيبري ، چين و مركز اقيانوس آرام

 

                                  ...........................................................................

 

به یاد داشته باشید که هرگز به صورت مستقیم به خورشید نگاه نکنید. البته نباید به این دلیل ساده خود را از دیدن خورشیدگرفتگی محروم کنید. ساده‌ترین راه برای دیدن خورشید گرفتگی این است که از اتاق تاریک استفاده کنید. اتاق تاریک جعبه‌ای است که نور خورشید از یک روزنه کوچک وارد آن می‌شود و تصویر خورشید در سطح مقابل روزنه تشکیل می‌گردد

اگر می‌خواهید مستقیما خورشید‌گرفتگی را ببینید باید از فیلتر (صافی)‌ یا عینک‌های مخصوص رصد خورشید استفاده کنید. این‌ها را می‌توانید از فروشنده‌های لوازم نجومی تهیه کنید. صافی جوشکاری شماره ۱۴ یا دو صافی جوشکاری شماره ۷ (که روی هم قرار بگیرند) هم مناسبند. باید بدانید که حتی از پشت این فیلترها و عینک‌ها هم نباید بیش از چند ثانیه خورشید را نگاه کرد. همه انواع دیگر چیزهای که ممکن است بشنوید برای رصد خورشید خطرناکند، مثل شیشه‌های دودی، فیلم‌های سوخته عکاسی، فلاپی دیسک، و CD. این‌ها ممکن است از دید شما نور خورشید را بکاهند، اما طول موج‌های خطرناکی از آنها عبور می‌کند که به چشم صدمه می‌زنند. با تمام این احوال ساختن یک روزنه باریک برای تماشای یک خورشید گرفتگی نادر کار پردردسری نیست و ارزشش را دارد.

 

 

منابع:

سایت مجله نجوم

کتاب راهنمای ماهانه ی آسمان شب

www.hupaa.com

www.ebtekarnews.com

www.alzoha.blogfa.com

www.shadow-chasers.net

 

تقویم نجومی خرداد

   ۳ خرداد/ 24 مه 1543

 -درگذشت نیکلاس کوپرنیک
نیکلاس کوپرنیکوس در 19 فوریه 1473 و در تورن لهستان دیده به جهان گشود.
وی از همان دوران نوجوانی خود به ریاضیات و ستاره شناسی علاقه مند بود.شهرت وی از باب نظریه خورشید مرکزی است که مطرح ساخت. البته تا آن زمان افراد دیگری نیز صحبت هایی در این خصوص کرده بودند اما هیچکدام از آن ها حا
ضر نبودند که برای اثبات آن به محاسبه دقیق مسائل مربوط به آن بپردازند. اما کوپرنیک پا را از این فراتر نهاد و تمامی نظریه خود را درکتابی ثبت کرد. همان گونه که از نام نظریه خورشید مرکزی مشخص است می توان دریافت که کوپرنیک برخلاف باورهای وقت خود که نشات گرفته از کلیسای آن دوره بود، خورشید را مرکز عالم درنظر گرفت و سایر اجرام اسمانی از جمله زمین را بر گرد آن چرخان تصور کرد. وی از ترس آن که پایش به دادگاه های تفتیش عقاید برسد از انتشار کتابش جلوگیری کرد اما در اواخر عمر خود
به اصرار یکی از دانشمندان، حاظر به انتشار آن شد. اما چون وی در بستر مرگ به سر می برد کلیسا قادر به محاکمه او نشد اما کتاب هایش را توقیف کرد. جالب است بدانید کشیشی به نام جوردانو برانو با مطالعه کتاب کوپرنیک تغییر عقیده داد و آنقدر برعقیده جدید خود اصرار ورزید که توسط کلیسا، جادوگر شناخته و در 17 فوریه (28 بهمن) سال 1600 میلادی در رم زنده زنده سوزانده شد.

 

۱۹خرداد/ 8 ژوئن 1625


- ولادت جیوانی کاسینی
ستاره شناس ایتالیایی، جیوانی دومینیکو کاسینی در هشتم ژوئن 1625 در شهر پرینالدو در نزدیکی نیس فرانسه دیده به جهان گشود. در سال 1650 موفق به اخذ پروفسورای ستاره شناسی خود را از دانشگاه بلونیا شد و خیلی زود به پاریس رفت و به عنوان اولین مدیر رصدخانه پاریس مشغول به کار شد. کاسینی در سال 1673 شهروند فرانسه نامیده می شد.
در سال 1962 جدولی از خورشید را ارائه کرد که موجبات شهرت وی در اخترشناسی را فراهم نمود . او با دقتی زیاد، حرکت ظاهری خورشید را درآسمان بررسی و پس از آن فاصله میان زمین و خورشید را محاسبه کرد.
وی کاشف 4 قمر سیاره زحل و شکاف بزرگی در میان حلقه های این سیاره محسوب می شود که به افتخار وی این شکاف را قسمت کاسینی نامیده اند. 


۲۷خرداد/ 16 ژوئن 1977

-درگذشت ورنر فون براون
ماگناس ماکسیمیلیان ورنر فون براون در ویرسیتز آلمان -اکنون در خاک لهستان جای دارد-  متولد شد. وی لیسانس خود را در 20 سالگی از دانشگاه برلین و در سال 1934 توانست دکترای فیزیک خود را از همان دانشگاه دریافت نماید.  در سال 1937 وی در پینمونده، جایی که راکت V-2 ساخته شد به عنوان مدیر فنی مشغول به کار بود. در سال 1945 به امریکا رفت و به توپخانه ارتش این کشور پیوست. توسعه بسیاری از راکت های بالستیک امریکایی بر عهده فون براون و تیم دانشمندان آلمانی و مهندسان وی بود که می توان به پرتاب اولین ماهواره امریکایی به فضا اشاره کرد. در سال 1960 وی و همکارانش به سازمان فضایی امریکا (NASA) پیوستند. آن ها در همان سال کار خود را برای ساخت راکت عظیم ساترن آغاز نمودند که بعدها پنجره جدیدی را در تاریخ
فضایی جهان گشود. فون بران که به سلطان موشک معروف است در 16 ژوئن 1977 درگذشت.

 

تهیه و گردآوری: نوید کرمی

 

تقویم نجومی اردیبهشت

4 اردیبهشت/23 آوریل 1858

ولادت ماکس پلانک

ماکس کارل ارنست لودویج پلانک، در 23 آوریل 1858 در شهر کیل آلمان متولد شد. وی در دانشگاه های مونیخ و برلین به تحصیل پرداخت. در سال 1900 وی ادعا کرد انرژی، واحد هایی کوچک و گسسته به نام کوانتا است. وی پیشنهاد خود را بسط داده و توانست نظریه کوانتوم را مطرح کند که در آن از ثابتی به نام ثابت پلانک سخن رفته است.

 در سال ۱۹۱۸ آلبرت انیشتین، نیلز بوهر، ارنست رادرفورد و ورنر هایزنبرگ، که همگی نامزدان کسب جایزه نوبل محسوب می شدند، با توافق پلانک را مستحق‌ کسب این افتخار دانستند. بدین ترتیب پلانک به اخذ جایزه نوبل نائل آمد.

ماکس پلانک در چهارم اکتبر 1947 و در 89 سالگی در شهر تینبن آلمان درگذشت.

 

 

5 اردیبهشت/24 آوریل 1990

ارسال تلسکوپ هابل به مدار زمین

تلسکوپ فضایی هابل را می توان یکی از مهمترین ابزار های نجومی در طول تاریخ ستاره شناسی قلمداد کرد که موجب ایجاد تحولاتی عظیم در اخترشناسی گردیده است. این تلسکوپ که به افتخار ستاره شناس -ادوین هابل- این نام را بر خود می بیند دارای آینه ایی به قطر 2.4 متر است و در 610 کیلومتری مدار زمین در تاریخ 24 آوریل 1990 جای گرفته است.   پس از گذشت مدتی دانشمندان متوجه انحراف آینه این تلسکوپ به اندازه کسری از ضخامت مو شدند که این مسئله منجر به ماموریت سال 1993 فضانوردان برای تعمیر آن در فضا شد.در این سال ها این تلسکوپ به دوران بازنشستگی خود رسیده اما ماموریتی از سوی سازمان فضایی امریکا برای تعمیر مجدد آن پیش بینی شده که طول عمر این تلسکوپ ارزشمند را افزایش خواهد داد. (عکس هابل)

 

 

16 اردیبهشت/5 مه 1961

اولین امریکایی در فضا

آلن شپرد به عنوان اولین امریکایی توانست در 5 مه 1961 خود را با پرواز مرکوری 3 به فضا برساند.البته پرواز 15 دقیقه ایی وی در مدار زمین صورت نگرفت و وی تنها توانست بی وزنی را به مدت 5 دقیقه تجربه کند. در طول این مدت فضاپیمای وی به ارتفاع 116 مایلی زمین رسید. البته خیلی ها این پرواز را به عنوان یک پرواز فضایی محسوب نمی کنند و علت آن نیز مداری نبودن پرواز شپرد است.

 

 

22 اردیبهشت/11 مه 1918

ولادت ریچارد فاینمن

ریچارد فیلیپس فاینمن در یازدهم مه 1918 و در شهر نیویورک متولد شد و از دوران کودکی شیدای ریاضیات و الکترونیک بود. تحصیلات خود را در انستیتو فناوری ماساچوست و دانشگاه پرینستون گذراند. این فیزیکدان امریکایی، سهم بزرگی در بسط دادن تئوری الکترودینامیک کوانتومی دارد و از این رو توانست جایزه نوبل فیزیک را در سال 1965 از آن خود کند. در مراسم دریافت جایزه، سخنرانی فاینمن در خصوص علم، یکی از جالب ترین برنامه های وی محسوب می شود که متن آن نیز به زبان فارسی در اینترنت موجود است که مطالعه آن به علاقه مندان توصیه می شود. وی در 15 فوریه 1988 در لس آنجلس درگذشت.

 

26 اردیبهشت/15مه 1857

ولادت ویلیامینا فلمینگ

خانم ویلیامینا پاتون استونس فلمینگ یک ستاره شناس  دورگه اسکاتلندی – امریکایی محسوب می شود که در خلال سال های 1857 الی 1911 در قید حیات بوده اند. ایشان مکتشف تعداد زیادی نواختر و ستاره متغیّر محسوب می شوند. فلمینگ مدت زیادی در رصدخانه دانشگاه هاروارد نیز مشغول به کار بوده است.

 

تهیه و گردآوری: نوید کرمی